فردی و درک و شناخت بهتری از خود صرف کنید و کمتر به نقادی از خویش بپردازید.
هرچه میخواهد دل تنگت بکن!
بعضی از افراد تنها به خاطر اینکه در تنهایی حوصلهشان سر میرود، از تنها ماندن بیزارند. اوقاتی که با دیگران هستید، میتوانید از مزیت دسترسی به چندین فکر بهره برده و با ایدهی سایرین، اسبابی برای تفریح یا کار بیابید و به فعالیتهای جذابی دست بزنید. در حالی که در تنهایی، این خودتان هستید که باید ابتکار عمل را به دست بگیرید. در این مواقع، بهتر است هر چه دلتان میخواهد انجام دهید و به جای سختگرفتن به خودتان، بکوشید تا از شرایط موجود لذت ببرید.
شخصاً ترجیح میدهم در چنین موقعیتهایی به پیادهروی در نقاط و محلههای ناآشنای شهر بپردازم. در واقع در این اوقات است که میتوان با دقت و نکتهسنجی، اطراف را به خوب رصد کرده و موضوعات جالبی برای سرگرم کردن خود پیدا کرد. بدین ترتیب، نه تنها کاری تازه و تجربهای نو بدست آوردهاید، بلکه خود را نیز سرگرم کردهاید. میتوانید نقطه نظرات منحصر به فردی را فارغ از اینکه با چه کسی هستید، ارائه نمایید؛ البته این موردی نیست که مد نظر باشد. راجر در تحلیل این موضوع میگوید:
تأثیر عقیدهی دیگران بر ساخت و شکلگیری حس و حال اصلی ما بسیار مهم و کلیدی است؛ و میتواند به ایجاد حس خوب یا بد بودن در ما منجر شود. زمانی که به حال خود رها میشویم، نظر دیگران نسبت به ما و تأثیر متقابل آن از بین نمیرود. میتوان با سر و شکل دادن به عقاید و پیش از تأثیرپذیری از دیگران، به تصویر شفاف و واضحتری از نیازها و علاقهمندیهای خود دست پیدا کنیم. نمونهای خوب از اینکه تا چه حد تحت تأثیر نظر دیگران قرار میگیریم، زمانی خودنمایی میکند که قصد ازدواج داریم. اگر قرار باشد، مدام نظر دیگران را نسبت به همسر آیندهی خود جویا شویم، و نقطه نظرات خود را با توجه به این عقاید پایهگذاری کنیم، مطمئن باشید که هرگز عاقبت به خیر نخواهیم شد!
از این گذشته وقتی امور روزمرهی خود را شبیه دیگران انجام میدهیم نیز کار خراب میشود. و اگر شبیه اغلب افراد باشید، ترجیح میدهید فیلم را در سالن سینما مشاهده کنید؛ حتی اگر در کنار دوستان به شما خوش نگذرد! و هیچ فرقی نمیکند که این موضوع را دوست داشته باشید یا خیر؛ عقیدهی افرادی که در حلقهی اجتماعی شما هستند، بر شما تأثیر میگذارد. برای مثال اگر دوستانتان فیلمی را دوست نداشته باشند، با درک نقطه نظر آنها، شما نیز نسبت به آن فیلم احساس مشابهی خواهید داشت. بهتر است در چنین مواقعی، به تنهایی به تماشا بنشینید تا بدون تأثیرپذیری از سایرین، به درک خوب و شخصی از فیلم دست یابید. با این کار ساده نه تنها احتمال لذت بردن از فیلم بیشتر میشود، بلکه این موضوع به شما اجازه میدهد تا تصویر دقیقتری از آنچه که دوست دارید، و موضوعات مهم شخصی، بدست آورید.
اتکای به نفستان بالا میرود
وقتگذرانی بیشتر در تنهایی، میتواند به افزایش اعتماد به نفس فرد منتهی شود. یعنی، اگر برای انجام وظایف محوله از کسی کمک نگیرید، به ناچار باید به خودتان متکی باشید که در نهایت نتیجهی خوبی چون افزایش اتکای به نفس را در پی دارد. هر چند این موضوع بدان معنی نیست که در تمامی امور به طور خودمختار عمل نمایید؛ بلکه با برقراری توازنی بین کمک گرفتن از دیگران و اتکای به خود، به فردی خودساختهتر بدل میگردید. اگر بدون کمک سایرین در انجام امور مشکل دارید، راجر پیشنهادات خوبی برای شما دارد:
وابستگی بیش از اندازه بر دیگران میتواند از شما فردی فاقد تواناییهای ضروری زندگی بسازد؛ مواردی که در زندگی شخصی و افزایش کارایی آن مهم هستند. تنها بودن و وادار کردن خود به انجام این قسم امور، راه بسیار خوبی برای آغاز روند یادگیری تازهها است. حتی اگر نتیجهی این کار چندان ایدهآل نباشد، این واقعیت که آن را حداقل به طور شخصی آزمایش کرده و انجام دادهاید، از اهمیت بالایی برخوردار است. موضوعی که میتواند به کسب احساس آرامش بیشتر کمک کند.
اگر بخواهید بعضی امور را شخصاً انجام دهید، با گزینههای متفاوتی روبرو خواهید بود و نیازی نیست که از گامهای اولیهی دشوار و بزرگ کار خود را آغاز نمایید و بهتر است با پروژههای ساده شروع نمایید. هر چه در این روند آموزش بیشتری ببینید، بیشتر متکی به خود خواهید شد و در نهایت سادهتر میتوانید امور محوله را مدیریت کرده و به انجام برسانید. از این گذشته، هر چقدر تواناییهایتان بیشتر شوند، به دنبال راهکارهای بیشتری برای وقتگذرانی و لذت بردن خواهید بود.
لطفاً تعادل را حفظ کنید
هرچند در این مقاله مزایای وقتگذرانی در تنهایی را برشمردهایم، لازم است تا در همهی امور مراعات تعادل و توازن را نمایید. حقیقت آن است که نمیتوان زندگی خود را کاملاً به تنهایی و دور از دیگران اداره کرده و وقت گذراند. آدمی موجودی اجتماعی است و نیاز به تعامل با دیگر افراد دارد که این نکتهای مهم و کلیدی است. اریک در این باره معتقد است:
همه میدانیم که جدا افتادن از اجتماع، موضوعی خطرناک است، پس بهتر است تعادل را حفظ کرده و بین تنهایی، فعالیتهای اجتماعی و وقت گذراندن با سایرین، تعادلی مناسب برقرار کنید. به خاطر داشته باشید که علت خلوت گزینیها، همانا آمادهسازی شخصی و بازگشت وی با دستی پر به اجتماع است.
گذراندن وقت به تنهایی نباید به معنی خلوت گزینی ابدی و قطع ارتباط با سایرین باشد. میبایست با سایرین تعاملی سازنده داشته و ارتباطی پویا برقرار نمایید و به خصوص در اوقات تنهایی از استفاده از ابزارهای مرتبط با فناوری اجتناب کنید. در این زمینه اریک معتقد است که فناوری، عاملی مزاحم است که تنهایی فرد را خراب کرده و مزایای این خلوت گزینی را از بین میبرد:
گرچه فناوری موجب تسهیل برقراری ارتباط میشود، موجب از بین رفتن تنهایی ما نیز میشود. امروزه میتوانید در خانه تنها باشید و علیرغم این تنهایی فیزیکی، به کمک بستر شبکههای اجتماعی، درگیر فعالیتهای اجتماعی متفاوتی شوید. این قابلیت میتواند مزایا و معایب خاص خود را به همراه داشته باشد و هنوز نمیدانیم که این شرایط به چه سبک و سیاقی ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
در مجموع بهتر است تعادل خوبی بین فعالیتهای اجتماعی و خلوتگزینی برقرار نمایید تا بتوانید به فردی مفیدتر تبدیل شوید. بهتر است این تعادل را با توجه به شرایط و نیازهای درونی خود برقرار سازید. و سعی کنید از افراط و تفریط بپرهیزید که به قول شاعر، هر چه از حد بگذرد رسوا شود...